خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1.fair play
[اسم]
بازی جوانمردانه
( ب-ا-ز-ی- -ج-و-ا-ن-م-ر-د-ا-ن-ه )
1
fair play
در مسابقات ورزشی، مطابق قوانین بازی کردن و تقلب نکردن
fair play
/fɛr pleɪ/
/feə pleɪ/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان