[اسم]

fair play

/fɛr pleɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عدالت جوانمردی

مترادف و متضاد justice
  • 1.This company is very good to work for because they always use fair play when they are dealing with their employees.
    1. کار کردن برای این شرکت خیلی خوب است چون این شرکت همیشه در برخورد با کارمندانش عدالت را رعایت می کند.

2 بازی جوانمردانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بازی جوانمردانه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان