خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اقتباس کردن
2 . سازگار کردن
[فعل]
to adapt
/əˈdæpt/
فعل گذرا
[گذشته: adapted]
[گذشته: adapted]
[گذشته کامل: adapted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اقتباس کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقتباس کردن
to adapt something for something
از چیزی برای چیزی اقتباس کردن
Three of her novels have been adapted for television.
از سه رمان او برای (ساخت) برنامه تلویزیونی اقتباس شدهاست.
2
سازگار کردن
وفق دادن، سازگار شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خو گرفتن
انس گرفتن
مترادف و متضاد
adjust
to adapt something
چیزی را سازگار کردن
Many software companies have adapted popular programs to the new operating system.
بیشتر شرکتهای نرمافزاری برنامههای محبوب را برای سیستم عاملهای جدید سازگار کردهاند.
to adapt to something
با چیزی سازگار شدن
We have had to adapt quickly to the new system.
ما باید به سرعت به سیستم جدید سازگار شویم [وفق پیدا کنیم].
to adapt somebody to something
کسی را به چیزی وفق دادن
It took him a while to adapt himself to his new surroundings.
مدتی طول کشید تا او خود را به محیط جدیدش وفق دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
adamantly
adamantine
adamant
adam's apple
ad-lib
adaptation
adapter
adaptor
add
add fuel to the fire
کلمات نزدیک
adance
adams
adamantine
adamant
adam's apple
adaptability
adaptable
adaptation
adapted
adapter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان