خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهندس کشاورزی
[اسم]
agricultural engineer
/ˌæɡɹɪkˈʌltʃɚɹəl ˌɛndʒɪnˈɪɹ/
قابل شمارش
1
مهندس کشاورزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مهندس کشاورزی
تصاویر
کلمات نزدیک
agricultural
agribusiness
agreement
agreeing
agreed upon
agricultural laborer
agricultural land
agricultural science
agriculturalist
agriculture
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان