خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وفاداری
[اسم]
allegiance
/ɐlˈiːdʒəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وفاداری
بیعت، تعهد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقتدا
بیعت
مترادف و متضاد
loyalty
1.My allegiance to my country is based on respect for its principles.
1. وفاداری من به کشورم بر اساس احترام به اصول آن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
allegedly
alleged rape
alleged harassment
alleged assault
alleged
allegoric
allegorical
allegorically
allegory
allegretto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان