1 . زبرین 2 . مقدم (بر چیزی)
[صفت]

anterior

/ænˈtɪriər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زبرین

specialized
مترادف و متضاد posterior
the veins anterior to the heart
رگ‌های زبرین قلب

2 مقدم (بر چیزی) قبل

مترادف و متضاد posterior
an incident anterior to her troubles
یک حادثه مقدم بر مشکلات او
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان