خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مناسب
2 . مستعد
[صفت]
apt
/æpt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more apt]
[حالت عالی: most apt]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مناسب
بهجا
1.That question seemed quite apt in the circumstances.
1. آن سوال به نظر کاملا در آن شرایط بهجا بود.
2.The song would have been more apt for a bass voice.
2. این آهنگ برای یک صدای بم مناسبتر میبود.
2
مستعد
آماده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بااستعداد
تصاویر
کلمات نزدیک
apsis
apse
après-ski
apropos
aproned
aptitude
aptly
aqua
aqualung
aquamarine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان