Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زره (جنگافزار)
2 . وسایل نقلیه زرهای (نظامی)
3 . لایه حفاظی (جانورشناسی و گیاهشناسی)
[اسم]
armor
/ˈɑrmər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زره (جنگافزار)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوشن
زره
a suit of armor
لباسی از زره [یک لباس زرهی]
2
وسایل نقلیه زرهای (نظامی)
3
لایه حفاظی (جانورشناسی و گیاهشناسی)
تصاویر
کلمات نزدیک
armoire
armlet
armless
armistice day
armistice
armored
armored division
armorer
armory
armoured personnel carrier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان