خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در ابتدا
[قید]
at first
/æt fɜrst/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در ابتدا
اوایل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مقدمتا
ابتدا
مترادف و متضاد
in the beginning
at last
1.At first i thought she is married.
1. در ابتدا فکر کردم که او متاهل است.
تصاویر
کلمات نزدیک
at fault
at face value
at ease
at death's door
at daggers drawn
at first sight
at gunpoint
at hand
at heart
at home
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان