خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در حال بازی
2 . تأثیرگذار
[عبارت]
at play
/æt plˈeɪ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در حال بازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در حال بازی
2
تأثیرگذار
موثر، دارای نقش
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mix up in
derive from
bring to account
come out with
come between
rain off
go on about
snow in
snow under
confide in
کلمات نزدیک
captain's armband
retiree
mandatory retirement
commercial institute
detained
common rock thrush
bacilli
scrap paper
inner self
pholem
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان