خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روی
[حرف اضافه]
atop
/əˈtɑːp/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روی
بالای
formal
old use
1.a scoop of ice cream atop a slice of apple pie
1. یک اسکوپ بستنی روی یک برش پای سیب
2.Coca-Cola is atop the list of best-selling soft drinks in the US.
2. کوکاکولا بالای لیست پرفروشترین نوشیدنیهای غیرالکلی در آمریکا است.
تصاویر
کلمات نزدیک
atonic
atonement
atone
atonal
atomy
atrium
atrocious
atrocity
atrophied
atrophy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان