خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تصنیف
[اسم]
ballad
/ˈbæləd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصنیف
آهنگ عاشقانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نغمه
مترادف و متضاد
love song
1.Her latest single is a ballad.
1. جدیدترین تک آهنگ او یک تصنیف است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ball-bearing
ball joint
ball girl
ball game
ball boy
ballast
ballboy
ballerina
ballet
ballet dancer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان