Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . غسل تعمید دادن
[فعل]
to baptize
/bæpˈtaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: baptized]
[گذشته: baptized]
[گذشته کامل: baptized]
صرف فعل
1
غسل تعمید دادن
(بوسیله غسل تعمید) نامگذاری شدن
1.I was baptized a Catholic.
1. من یک کاتولیک غسل تعمید شدم.
2.She was baptized Mary.
2. او "ماری" نامگذاری شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
baptist
baptismal
baptism
bap
baobab
baptized
bar
bar association
bar chart
bar code
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان