واژه bar به معنای میخانه به مکانی گفته میشود که نوشیدنیهای الکلی و غیرالکلی در آن سرو میشود. میخانه مکانی است که یک پیشخوان بزرگ با صندلیهای بدون پشتی (stool) دارد که افراد پشت پیشخوان نوشیدنی سفارش میدهند و روی همان پیشخوان مینوشند. معمولا در این میخانهها مانند pub یا inn غذاهای سبکی هم سرو میشود.
2
پیشخوان (بار)
culturally sensitive
مترادف و متضاد
buffet
counter
table
1.There weren't any free tables, so I sat at the bar.
1.
هیچ میزی خالی نبود، برای همین من پشت پیشخوان (بار) نشستم.
2.Why don't you ask the guy behind the bar?
2.
چرا از آقایی که پشت پیشخوان بار است، درخواست نمیکنی؟
کاربرد واژه bar به معنای پیشخوان
واژه bar به معنای پیشخوان به سطح پهن و معمولا چوبی میگویند که روی آن نوشیدنی سرو میشود و پشت آن فرد فروشنده نوشیدنی یا پیشخدمتی قرار دارد که به مشتریها نوشیدنی میفروشد.
3
هیئت وکلا
صنف وکلا
(the Bar)
مترادف و متضاد
attorneys
to be called to the Bar
عضو صنف وکلا شدن
1.
He was called to the Bar in 1609.
1.
او در سال 1609 عضو صنف وکلا شد.
2.
She was called to the Bar and became a barrister.
2.
او به هیئت وکلا دعوت شد و وکیل شد.
کاربرد واژه Bar به معنای هیئت وکلا
واژه bar به معنی هیئت وکلا است و موقعی بهکار میرود که فردی آزمون وکالت را با موفقیت پشت سر بگذارد و وکیل رسمی و عضو صنف وکلا شود. این واژه در این کاربرد اسم خاص است و همیشه با the بهکار می رود: the Bar
Pluto then accidentally swallows a bar of soap and starts hiccuping bubbles.
سپس "پلوتو" به صورت اتفاقی یک قالب صابون را میبلعد و شروع میکند به سکسکه کردن حباب.
a chocolate/candy bar
یک تکه شکلات
She took the chocolate bar out of the foil wrapper.
او تکه شکلات را از پوشش زرورق آن بیرون آورد.
کاربرد واژه bar به معنای قالب
واژه bar به معنای قالب برای نام بردن اشیایی استفاده میشود که چهارگوش باشند و اندازهای نسبتا کوچک داشته باشند، مثل صابون، شکلات تختهای و ...
"a bar of soap" (یک قالب صابون)
"a bar of chocolate" (یک تکه شکلات)
اینجا منظور از تکه شکلات، شکلاتهای مستطیل شکل باریک و دراز است که با پوستهها و بستههای رنگارنگ به فروش میرسد.
واژه bar به معنای میله به قطعه بلند و دراز (معمولا فلزی یا چوبی) گفته میشود که اغلب برای مهار کردن و نگه داشتن کسی در یک فضای بسته استفاده میشود. مثلا:
"bars of a cage" (میلههای قفس)
از واژه bar برای اشاره به تیر دروازه، میلههای درهای فلزی، میلههای قفس و میلههای پنجره استفاده میکنیم. مثلا:
"bars of a window" (میلههای پنجره)
واژه bar در معنای مجازی هم به چیزهای دراز و بلند اطلاق میشود. برای مثال "نمودار میلهای" که به انگلیسی به آن "bar graph" میگویند.
6
میزان (موسیقی)
ترازه
1.The opening bars of a piece of music are the most important ones.
1.
میزانهای آغازین یک قطعه موسیقی، مهمترینهایشان هستند.
2.The opening of this piece has four beats to the bar.
2.
ابتدای این قطعه چهار ضرب روی میزان دارد.
کاربرد واژه bar به معنای میزان
واژه bar به معنای میزان به تقسیمبندیهایی گفته میشود که نتهای موسیقی در آن نوشته میشوند. هر میزان یا تراز دارای پنج خط افقی و خطهای عمودی با فواصل یکسان است.
7
دکه
کافه، بار
1.She works at a sandwich bar.
1.
او در یک دکه ساندویچی کار میکند.
2.the is a good sushi bar in this street.
2.
در این خیابان یک کافه سوشی خوب وجود دارد.
8
تیر دروازه
1.His shot hit the bar.
1.
ضربهاش به تیر دروازه خورد.
2.The team was unlucky for their ball hit the bar.
2.
تیم بدشانسی آورد زیرا توپشان به تیر دروازه خورد.