خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بحری (پرندهشناسی)
[اسم]
Barbary falcon
/bˈɑːɹbɚɹi fˈælkən/
قابل شمارش
1
بحری (پرندهشناسی)
شاهین بَربَری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بحری
تصاویر
کلمات نزدیک
barbarously
barbarous
barbarity
barbarism
barbaric crime
barbecue
barbecue sauce
barbecued
barbed
barbed wire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان