خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باتون
2 . چوب مخصوص رهبری ارکستر
3 . لوله (در ورزش دو و میدانی)
[اسم]
baton
/bəˈtɑn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باتون
چوبدستی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باتون
2
چوب مخصوص رهبری ارکستر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چوب میزانه
3
لوله (در ورزش دو و میدانی)
چوب
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
batik
bathtub
bathroom
bathrobe
bathing tub
batrachian
bats in the belfry
batsman
batten down the hatches
batter
کلمات نزدیک
batman
batik
bathtub
bathtowel
bathroom
baton charge
batrachian
bats
batsman
battalion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان