خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دمده
[عبارت]
behind the times
/bɪˈhaɪnd ðə taɪmz/
1
دمده
عقب تر از زمان
1.Dad's a bit behind the times.
1. بابا کمی دمده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
behind the scenes
behind the eight ball
behind one's back
behind closed doors
behind
behold
beholden
behove
behzad
beige
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان