خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پس از
2 . آن طرف
3 . خارج از
4 . دوردست
[حرف اضافه]
beyond
/biːˈɑnd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پس از
بالاتر از، بیشتر از
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افزون بر
ماورا
مترادف و متضاد
exceeding
greater than
more than
1.Few people live beyond the age of a hundred.
1. افراد کمی تا پس از صد سالگی زندگی میکنند.
2
آن طرف
آن سوی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فراتر
در فراسوی
مترادف و متضاد
after
on the far side of
on the other side of
past
1.Beyond the river is a small town.
1. آن طرف رودخانه شهر کوچکی هست [وجود دارد].
3
خارج از
فراتر، ماوراء
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مافوق
مترادف و متضاد
outside the limitations of
outside the range of
surpassing
1.It's beyond our control.
1. آن خارج از کنترل ماست.
matters beyond his understanding
مسائلی فراتر از درک او
[قید]
beyond
/biːˈɑnd/
غیرقابل مقایسه
4
دوردست
آنسوی
مترادف و متضاد
afar
far off
further on
close
near
1.From the top of the hill we could see our house and the woods beyond.
1. از بالای تپه میتوانستیم خانهمان و جنگل آنسوی را ببینیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bey
bewitching
bewitched
bewitch
bewilderment
beyond repair
beyond the scope of
bf
bff
bhagwan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان