خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهترین دوست
[اسم]
BFF
(best friend forever)
/ˌbiː ef ˈef/
قابل شمارش
1
بهترین دوست
صمیمیترین دوست
informal
1.I’m going to my BFF’s birthday party next week.
1. من هفته آینده قرار است به جشن تولد بهترین دوستم بروم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bf
beyond the scope of
beyond repair
beyond
bey
bhagwan
bhaji
bhang
bhangra
bhavan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان