خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اغذیه فروشی
[اسم]
bistro
/ˈbiːstroʊ/
قابل شمارش
[جمع: bistros]
1
اغذیه فروشی
کافه رستوران
1.a bistro in Paris that serves veal chops and stews
1. یک اغذیه فروشی در پاریس که فیله گوساله و آبگوشت سرو می کند
تصاویر
کلمات نزدیک
bistoury
bissextile
bisque
bison
bismuth
bit
bit by bit
bit of a drag
bit part
bit player
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان