Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . محاصره
2 . محاصره کردن
[اسم]
blockade
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محاصره
انسداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محاصره
[فعل]
to blockade
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
محاصره کردن
بستن راههای ارتباطی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محاصره کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
block vote
block up
block plane
block out
block off
blockade-runner
blockaded
blockading
blockage
blockbuster
کلمات نزدیک
block up
block in
block capitals
block
bloc
blockage
blockbuster
blocked
blockhead
blockheaded
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان