خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرفتگی
[اسم]
blockage
/ˈblɑkɪʤ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرفتگی
مانع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انسداد
گیر
گرفتگی
1.a blockage in the pipe
1. گرفتگی ای در این لوله
تصاویر
کلمات نزدیک
blockade
block up
block in
block capitals
block
blockbuster
blocked
blockhead
blockheaded
blog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان