خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بینی خود را گرفتن
[عبارت]
blow one's nose
/blˈoʊ wˈʌnz nˈoʊz/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بینی خود را گرفتن
فین کردن
1.She blew her nose very loudly.
1. او بینیاش را با صدای خیلی بلند گرفت [او با صدای خیلی بلند فین کرد].
2.She grabbed a tissue and blew her nose.
2. او یک دستمال برداشت و فین کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
attainable
arts and crafts
along with
make allowances for
all or nothing
blow a kiss
blow cover
entrepreneurship
blended learning
matters
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان