خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زاغ کبود
[اسم]
bluejay
/bluʤeɪ/
قابل شمارش
1
زاغ کبود
1.I opened the window and a blue jay flew inside.
1. من پنجره را باز کردم و یک زاغ کبود به داخل (خانه) پرواز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bluejacket
bluegrass
bluefish
bluebottle
bluebird
blueprint
blues
bluestocking
bluet
bluetooth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان