خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مار بوآ
[اسم]
boa constrictor
/ˈboʊə kənstrɪktər/
قابل شمارش
1
مار بوآ
بوآی کانستریکتور
مترادف و متضاد
boa
1.The snake most apt to be seen in the rainforest is the boa constrictor.
1. ماری که بیشترین احتمال دیدنش در جنگل های بارانی هست مار بوآ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
boa
bo
bmx
bmw
bm
boar
board
board and lodging
board game
board of directors
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان