خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تفتیش بدنی
[اسم]
body search
/ˈbɑːdi sɜːrtʃ/
قابل شمارش
1
تفتیش بدنی
بازرسی بدنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازرسی بدنی
تصاویر
کلمات نزدیک
body of water
body of literature
body of evidence
body odor
body language
body shop
bodyboard
bodybuilder
bodybuilding
bodyguard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان