خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درشت و خوانا
2 . شجاع
[صفت]
bold
/boʊld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: bolder]
[حالت عالی: boldest]
1
درشت و خوانا
bold letters
حروف درشت و خوانا
2
شجاع
شجاعانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیباک
جری
جسور
جسورانه
خیره
نترس
متهورانه
متهور
مترادف و متضاد
brave
1.It was a bold decision to go and live abroad.
1. رفتن و خارج از کشور زندگی کردن، تصمیمی شجاعانه بود.
2.She was a bold and fearless climber.
2. او کوهنوردی شجاع و نترس بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
boisterous
boiling point
boiling hot
boiling
boiler suit
boldly
boldness
bole
bolero
bolide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان