1 . غنیمت جنگی
[اسم]

booty

قابل شمارش

1 غنیمت جنگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: غنیمت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان