Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . از کاری صرفنظر کردن (بهعلت ترس)
[فعل]
to bottle out
/ˈbɑtəl aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: bottled out]
[گذشته: bottled out]
[گذشته کامل: bottled out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از کاری صرفنظر کردن (بهعلت ترس)
از کاری دست کشیدن، جا زدن
informal
1.I haven't come all this way to bottle out.
1. این همه راه نیامدهام که جا بزنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bottle opener
bottle green
bottle grass
bottle cork
bottle collection
bottle screw
bottle tree
bottle up
bottle warmer
bottle-fed
کلمات نزدیک
bottle opener
bottle blonde
bottle bank
bottle
botswana
bottle up
bottle up one's feelings
bottle-feed
bottled
bottled water
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان