Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آرد سوخاری
[اسم]
breadcrumbs
/bɹˈɛdkɹʌmz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرد سوخاری
پودر سوخاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرد سوخاری
fish coated with breadcrumbs
ماهی آغشته به آرد سوخاری
تصاویر
کلمات نزدیک
breadcrumb
breadbasket
bread-and-butter pudding
bread roll
bread pudding
breaded
breadfruit
breadline
breadstick
breadth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان