خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خنک
2 . سرخوش
[صفت]
breezy
/ˈbriːzi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: breezier]
[حالت عالی: breeziest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خنک
همراه با وزش نسیم
1.It was a breezy day, just right for sailing.
1. هوا خنک بود و عالی برای قایقسواری.
2
سرخوش
شاداب
1.You're very bright and breezy today!
1. امروز خیلی شاد و سرخوشی!
تصاویر
کلمات نزدیک
breezily
breezeway
breeze block
breeze
breeding ground
brenda
brent
brethren
breton
brett
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان