خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آجرچین
[اسم]
bricklayer
/ˈbrɪˌkleɪər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آجرچین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آجرچین
بنا
1.did you my grandfather was a bricklayer?
1. می دانستی که پدربزرگم یک آجرچین بود؟
تصاویر
کلمات نزدیک
brickbat
brick up
brick
bric-a-brac
bribery
brickmaker
brickwork
brickyard
bridal
bride
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان