Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . فرد بریتانیایی
[اسم]
Briton
/bɹˈɪtən/
قابل شمارش
1
فرد بریتانیایی
اهل بریتانیا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بریتانیایی
تصاویر
کلمات نزدیک
britney
british
britain
brit
bristol
brittany
brittle
brixton
bro
broach
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان