Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جای کبودی
2 . دشوار و ناخوشایند
[اسم]
bruising
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جای کبودی
کوفتگی
[صفت]
bruising
قابل مقایسه
2
دشوار و ناخوشایند
خستهکننده
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bruiser
bruised
bruise
bruges
bruckner
bruit
brule
brumaire
brumal
brummagem
کلمات نزدیک
bruised
bruise
bruin
bruce
brrr
bruit
brumby
brume
brumous
brunch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان