1 . تنهایی
[عبارت]

by oneself

/baɪ ˌwʌnˈsɛlf/

1 تنهایی تنها

معادل ها در دیکشنری فارسی: انفراداً تک و تنها به تنهایی
مترادف و متضاد alone on one's own
  • 1.she lives in the apartment by herself.
    1. او در آپارتمان تنها زندگی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان