Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . راننده تاکسی
[اسم]
cabby
/kˈæbi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راننده تاکسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
راننده تاکسی
مترادف و متضاد
taxi driver
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cabbage-bark tree
cabbage patch
cabbage palmetto
cabbage butterfly
cabbage bark
cabdriver
caber
cabernet
cabernet sauvignon
cabernet sauvignon grape
کلمات نزدیک
cabbage
cabaret
cabal
cab driver
cab
cabin
cabin boy
cabin crew
cabin cruiser
cabinet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان