Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زاییدن (گاو و ...)
2 . جدا شدن یخ از یخچالهای طبیعی
[فعل]
to calve
/ˈkæv/
فعل ناگذر
[گذشته: calved]
[گذشته: calved]
[گذشته کامل: calved]
صرف فعل
1
زاییدن (گاو و ...)
1.Galloway cows have wide pelvises and calve easily.
1. گاوهای نژاد گالووای استخوانهای لگن پهنی دارند و آسان میزایند.
2
جدا شدن یخ از یخچالهای طبیعی
1.Ice calved off a glacier.
1. یخ از یک یخچال طبیعی جدا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
calvados
calumny
calumet
caltrop
calque
calvin
calvinism
calvinist
calypso
calyx
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان