خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قایقسوار
[اسم]
canoeist
/kˈænoʊˌɪst/
قابل شمارش
1
قایقسوار
1.A group of canoeists paddled past.
1. گروهی از قایقسوارها پاروزنان عبور کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
canoeing is becoming popular little by little.
canoeing
canoe
canny
cannula
canola
canon
canonical
canonization
canopus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان