Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بوم نقاشی
2 . کرباس (پارچه)
[اسم]
canvas
/ˈkænvəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بوم نقاشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بوم
تابلوی نقاشی
a sale of the artist’s early canvases
حراج بومهای نقاشی اولیه هنرمند
2
کرباس (پارچه)
برزنت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برزنت
کرباس
1.Canvas is an extremely durable fabric.
1. کرباس پارچهای بسیار با دوام است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
canulization
canulisation
canulation
canulate
canuck
canvas pad
canvas tent
canvasback
canvasback duck
canvass
کلمات نزدیک
canuck
cantonment
cantonese
canto
cantle
canvass
canvasser
canyon
canyoning
caoti
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان