Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مویرگ
[اسم]
capillary
/ˈkæpəleri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مویرگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مویرگ
تصاویر
کلمات نزدیک
capercaillie
caper
cape
capacity
capacitor
capital
capital letter
capital outlay
capital punishment
capital-intensive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان