خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارابین (ابزار)
[اسم]
carabiner
/kˈæɹɐbˌaɪnɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارابین (ابزار)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارابین
تصاویر
کلمات نزدیک
carabao
car wash
car seat
car rental
car pool
caracole
carafe
caramel
carapace
carat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان