Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گوشتخوار (جانور شناسی)
[اسم]
carnivore
/ˈkɑrnɪˌvɔr/
قابل شمارش
1
گوشتخوار (جانور شناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوشتخوار
مترادف و متضاد
herbivore
1.That bird is a carnivore.
1. آن پرنده (یک حیوان) گوشتخوار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
carnival
carnegie hall
carnation
carnal
carnage
carnivorous
carob
carol
carole
caroline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان