Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . شارژر
2 . اسب جنگی (در گذشته)
[اسم]
charger
/ˈtʃɑːrdʒər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شارژر
a phone charger
شارژر تلفن
2
اسب جنگی (در گذشته)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
chargeman
charged
chargeable
charge-exchange accelerator
charge up
charging
charging station
chargrill
chari-nile
charily
کلمات نزدیک
charged
charge up
charge sheet
charge card
charge
chargrill
chargé d'affaires
chariot
charioteer
charisma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان