1 . بامهربانی 2 . به‌صورت خیریه
[قید]

charitably

/ˈtʃærətəbli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more charitably] [حالت عالی: most charitably]

1 بامهربانی بابلندنظری

مترادف و متضاد kindly
  • 1.Try to think about him a little more charitably.
    1. سعی کنید درباره او کمی بابلندنظری بیشتر فکر کنید.

2 به‌صورت خیریه از راه خیریه

  • 1.The helpline is charitably funded.
    1. سرمایه (این) خط تلفنی راهنمایی و مشاوره به‌صورت خیریه تأمین می‌شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان