خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شارلاتان
[اسم]
charlatan
/ˈʃɑːrlətən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شارلاتان
شیاد، حقهباز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چاچولباز
نیرنگباز
شارلاتان
شیاد
مترادف و متضاد
fraud
pretender
1.He knows nothing about medicine—he’s a charlatan.
1. او هیچ چیز راجع به پزشکی نمی داند - او یک شارلاتان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
charivari
charity shop
charity organization
charity begins at home
charity
charlene
charles
charley
charley horse
charlie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان