خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کریسمس
[اسم]
Christmas
/ˈkrɪsməs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کریسمس
زادروز حضرت عیسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوئل
کریسمس
1.We're spending Christmas with my parents.
1. کریسمس را با پدر و مادر من سپری خواهیم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
christine
christina
christie
christianization
christianity
christmas cake
christmas card
christmas carol
christmas cracker
christmas day
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان