خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شهرنشین
[اسم]
city dweller
/sˈɪɾi dwˈɛlɚ/
قابل شمارش
1
شهرنشین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شهرنشین
شهری
مترادف و متضاد
townsman
تصاویر
کلمات نزدیک
city desk
city council
city center
city
cittern
city editor
city hall
city-dwelling
city-wide
cityscape
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان