خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شهری
[صفت]
civic
/ˈsɪvɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more civic]
[حالت عالی: most civic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شهری
اجتماعی، مدنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مدنی
1.A civic leader
1. یک رهبر اجتماعی
2.our civic responsibilities
2. وظایف شهری ما
تصاویر
کلمات نزدیک
civet
cityscape
city-wide
city-dwelling
city hall
civic centre
civics
civil
civil action
civil aviation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان