1 . گرد هم آمدن
[فعل]

to come together

/kʌm təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: came together] [گذشته: came together] [گذشته کامل: come together]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گرد هم آمدن دور هم جمع شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: جمع شدن
  • 1.Inevitably, we will come together.
    1. ناگزیر، ما گرد هم خواهیم آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان