خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرواز غیرمستقیم
[اسم]
connecting flight
/kəˈnɛktɪŋ flaɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرواز غیرمستقیم
پرواز اتصالی
1.I missed the connecting flight.
1. من از پرواز غیرمستقیم جا ماندم.
تصاویر
کلمات نزدیک
connecting
connected
connect to the internet
connect
connatural
connecting rod
connection
connective
connective tissue
connectivity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان